جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای دهقانی

مریم دافعی، علی دهقانی، زهرا مومنی، خدیجه کلان فرمانفرما، مسلم کوه گردی، مرضیه جلالی، زهرا پور شرافتی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( مجله علمی پژوهان، زمستان ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان به عنوان شایع ترین بیماری بدخیم زنان در سراسر دنیا و یکی از اولویت های بهداشتی در یزد است. تداوم مرگ از این سرطان در زنان ایرانی تا حدودی بعلت میزان استفاده پایین رفتارهای غربالگری و تشخیص دیررس بیماری است بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی، نگرش و رفتارهای پیشگیرانه از سرطان پستان در یزد انجام پذیرفت.

روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- تحلیلی بود که با مشارکت ۳۸۴ نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر یزد در سال ۱۳۹۴ که به صورت تصادفی و با روش نمونه گیری خوشه ای وارد مطالعه شدند، صورت گرفته است. اطلاعات جمع آوری شده بوسیله پرسشنامه با استفاده از نرم افزارSPSS  نسخه ۱۶ و آزمون آماری T-Test  ، ANOVA و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها: میانگین سنی زنان مورد مطالعه ۹۷/۷±۳۱/۳۰ سال بود. میانگین آگاهی این افراد از سرطان پستان ۵۲/۵۳ (از نمره کل ۵۲) و میانگین نگرش ۳۶/۲۹ (از نمره کل ۵۰) و میانگین رفتارهای پیشگیرانه از سرطان پستان ۱۲/۰۳ (از نمره کل ۲۴) بدست آمد و نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین آگاهی (P=۰/۰۰۱, r=۰/۱۷۷) و نگرش (p=۰/۰۰۰۱, r=۰/۲۵۷)  با عملکرد افراد رابطه همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت.

نتیجه گیری: با توجه به میانگین نمره رفتار که کمتر از متوسط نمره در این سازه بوده، این موضوع نشان دهنده نیاز گروه هدف به یک مداخله آموزشی در این زمینه در جهت تغییر رفتار است.


ندا علیمحمدی، مریم دهقانی، سعیده الماسی، الهام اشترانی، فاطمه جون بخش، اکوان پایمرد، آرش خلیلی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( مجله علمی پژوهان، بهار ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان یکی از اهداف اصلی مراکز آموزشی است. از آنجا که دانشجویان پرستاری در طول دوران تحصیل با حجم زیادی از مطالب درسی مواجه ­اند، عدم انتخاب روش مطالعه صحیح، باعث سردرگمی آن­ ها می­ شود. با توجه به ­اهمیت عادت مطالعه افراد در عملکرد تحصیلی، این پژوهش با هدف شناسایی عادت مطالعه دانشجویان پرستاری و ارتباط آن با عملکرد تحصیلی انجام شد.
مواد و روش‌‌ها: در این ­مطالعه­ توصیفی- تحلیلی، ۲۲۱ نفر دانشجوی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی همدان (۱۳۹۵) به روش نمونه ­گیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده­ ها پرسشنامه عادت مطالعه (PSSHI) بود که دارای ۴۵ سوال در هشت حوزه است. برای سنجش عملکرد تحصیلی نیز از معدل کل دانشجویان استفاده شد. داده ­ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار نمره عادت مطالعه دانشجویان ۹/۳۷±۴۵/۰۴ بود. عادت مطالعه ۹۸۶% دانشجویان متوسط، ۸/۶% مطلوب و ۴/۵% نامطلوب بود. متوسط معدل تحصیلی دانشجویان ۱/۲۷±۱۵/۶۱ بود و اکثریت دانشجویان ۸۱/۹% دارای عملکرد متوسط بوده­ اند. بین میانگین نمره عادت­ های مطالعه و عملکرد تحصیلی ارتباط مثبت و معنی­ داری وجود داشت (۰/۰۰۱>P). همچنین متغییرهای جنس، سابقه مشروطی و حیطه­ های توانایی خواندن و یادداشت ­برداری به عنوان پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی تلقی گریدند.
نتیجه‌گیری: ­عادت مطالعه دانشجویان مورد مطالعه در حد متوسط است و می­توان گفت که شیوه مطالعه دانشجویان از کیفیت مطلوبی برخوردار نیست. از سوی دیگر با توجه به ارتباط معنی­ دار عادت مطالعه و عملکرد تحصیلی توجه به این مسئله از سوی مسئولین آموزش دانشکده ضروری به نظر می­ رسد. برگزاری دوره ­های آموزشی، در این خصوص می­ تواند در بهبود روند یادگیری دانشجویان موثر باشد.

مریم دهقانی، حمیده حکیمی، سمیه موسی زاده، ژاله زینالی، سیده زهرا شفیع پور،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( مجله علمی پژوهان، بهار ۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: آسیب­ های ناشی از سوختگی در کودکان شایع بوده و از جمله رایج ­ترین صدمه و سومین علت مرگ و میر در این گروه سنی می­ باشد. با توجه به تفاوت های فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی در جوامع مختلف، بررسی عوامل مرتبط با سوختگی در هر منطقه بسیار مهم است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل مرتبط با سوختگی در کودکان ۶-۱ سال استان گیلان در سال ۱۳۸۹ انجام شد.
مواد و روش‌‌ها: پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی می­ باشد. نمونه­ های پژوهش ۳۵۰ کودک ۱۲ ماه تا ۶ سال، شامل ۱۷۵ کودک مبتلا به سوختگی و ۱۷۵ کودک بدون سوختگی بود که از پنج بیمارستان شهر رشت با روش نمونه­ گیری تدریجی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ­ها از پرسشنامه ­ای شامل سه بخش مشخصات فردی، خانوادگی و محیطی استفاده گردید. داده­ ها توسط نرم افزار (۱۶)SPSS با آزمون­ های من ویتنی­ یو، کای­ دو، تست دقیق فیشر، رگرسیون لجستیک چندگانه تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: از بین عوامل فردی، سن کودک و از بین عوامل خانوادگی، سن مادر، میزان تحصیلات پدر، سطح درآمد ماهانه و از بین عوامل محیطی، زیر بنای منزل، تعداد اتاق خواب، نوع آشپزخانه، دور از دسترس بودن مواد سوختی و مواد شوینده بین دو گروه اختلاف معنی­ دار آماری وجود داشت (۰/۰۰۱=P).
نتیجه‌گیری: بیشترین موارد سوختگی کودکان در زمان صرف غذا و زمانی که همه اعضای خانواده حضور داشتند، رخ داده­ بود. همچنین وقوع سوختگی در خانواده­ هایی که تحصیلات و سطح درآمد پایین داشتند، بیشتر بود. در نتیجه می­ توان با شناسایی خانواده­ های در معرض خطر و آموزش روش­ های پیشگیری از سوختگی کودکان، بسیاری از موارد سوختگی را پیشگیری نمود.

خانم ناهید عباسی، دکتر اکرم دهقانی، دکتر امیر قمرانی، دکتر محمدرضا عابدی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( مجله علمی پژوهان، زمستان ۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ی تأثیر درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی و فیلیال‌تراپی بر تعاملات دانش‌آموزان با اختلال نقص توجه- بیش‌فعالی انجام گرفت.
مواد و روش‌‌ها: روش پژوهش نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه شاهد بود. جامعه‌ی آماری در این پژوهش دانش‌آموزان ۷ تا ۹ ساله دارای اختلال نقص توجه بیش‌فعالی شاغل به تحصیل در مدارس عادی مناطق شش‌گانه‌ی شهر اصفهان بودند. برای انتخاب نمونه، از بین دانش‌آموزانی که معیارهای ورود به پژوهش را داشتند، ۴۲ نفر انتخاب و به ‌صورت تصادفی بین گروه‌های درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی (۱۴ نفر)، فیلیال‌تراپی (۱۴ نفر) و شاهد (۱۴ نفر) تقسیم شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که تعامل والد- کودک و معلم- دانش‌آموز در گروه‌های آزمایش نسبت به گروه شاهد به‌ طور معنی‌داری افزایش یافته است (۰/۰۱ P). همچنین مقایسه‌ی میانگین نمرات نشان داد که در متغیر ارتباط والد- کودک؛ تفاوت معنی‌داری بین گروه درمان مبتنی بر ذهنی‌سازی و گروه فیلیال‌تراپی وجود نداشت (۰/۰۱ P) اما در متغیر ارتباط معلم- دانش‌آموز؛ این تفاوت معنی‌دار بود (۰/۰۱ P).
نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی بر تعاملات والد- کودک و تعاملات معلم- دانش‌آموز کودکان با اختلال بیش‌فعالی- نقص توجه می‌توان از این رویکرد به عنوان یک روش درمانی مؤثر در ایران بهره برد.

سعیده الماسی، رسول محمدی، کبری رشیدی، علیرضا فضلی، حدیث آزادبخت، مریم دهقانی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( مجله علمی پژوهان، پاییز ۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: کودکان در برابر بحران های روان شناختی بسیار آسیب پذیر هستند و این امر میتواند به بروز مشکلات جدی در سلامت روان آنان منجر شود. بر این اساس، این مطالعه با هدف بررسی مشکلات رفتاری و عاطفی کودکان در دوران پاندمی کووید۱۹ انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه‌ی حاضر از نوع مقطعی با رویکرد توصیفی و تحلیلی بود. نمونه‌ی مطالعه‌شده ۳۶۰ کودک ۶ تا ۱۸ساله‌ی مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی شهرستان بروجرد در سال ۱۴۰۰ بود. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در این پژوهش شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسش‌نامه سیاهه‌ی رفتاری کودک آخنباخ (CBCL) نسخهی والدین بود. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های توصیفی و تحلیلی شامل آزمون t مستقل و آزمون تحلیل واریانس، توسط نرم افزار SPSS نسخهی ۲۵ انجام شد.
یافته‌ها: میانگین (انحراف معیار) سن کودکان مطالعه‌شده (۲۷۴/ ۳) ۹/۹۸ بود. اکثر آن‌ها دختر (۵۴/۱ درصد) و فرزند اول (۳۸/۱ درصد) بودند. اکثر آن‌ها (۸۳/۶ درصد) در وضعیت غیربالینی یا نرمال، ۵/۳ درصد در وضعیت بالینی‌مرزی و ۱۱/۱ درصد در وضعیت بالینی قرار داشتند. بیشترین و کمترین میانگین (انحراف معیار) مشکلات رفتاری به ترتیب مربوط به رفتار پرخاشگری ۷/۰۸ (۵/۶۸) و شکایات جسمانی ۱/۴۴ (۱/۶۰) بود. بین رتبه‌ی تولد، تحصیلات پدر، سطح درآمد خانواده و نیز سابقه‌ی ابتلای نزدیکان کودک به کرونا با مشکلات کلی عاطفی‌رفتاری کودک در دوران پاندمی کووید۱۹، ارتباط معنی‌داری وجود داشت (۰/۰۵P<).

نتیجه‌گیری: به‌طور کلی، می‌توان گفت که پاندمی ناشی از کووید۱۹ به بروز پیامدهای روان شناختی در کودکان منجر شده است؛ بنابراین، شناسایی این پیامدها برای انجام اقدامات پیشگیرانه و مداخلهی زود هنگام برای درمان ضروری به نظر می‌رسد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی پژوهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Pajouhan Scientific Journal

Designed & Developed by : Yektaweb