مقدمه: امید به عنوان یکی از منابع مقابله با مشکلات در انسان عمل می کند. طرحواره های اولیه باورهایی هستند که افراد درباره خود، دیگران و محیط دارند و به طور معمول از ارضا نشدن نیازهای اولیه به خصوص نیازهای عاطفی در دوران کودکی سرچشمه می گیرند. در این پژوهش میزان امید به زندگی مادرانی که دارای فرزند آسیب دیده ذهنی با طرحواره های ناسازگار اولیه مقایسه گردید و ارتباط امید به زندگی با هر کدام از طرحواره ها مشخص مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی_تحلیلی و از نوع مقطعی بود. نمونه پژوهش شامل 50 نفر از مادران کودکان آسیب دیده ذهنی مراجعه کننده به مراکز توانبخشی بهزیستی شهر کرمانشاه در سال 1393 بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده جهت جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه امید به زندگی و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه بود. اطلاعات بدست آمده با روش تحلیل رگرسیون و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، که تنها بین طرحواره های طرد و رها شدگی (P=0.002)، محدودیت های مختل (P=0.007) و دیگر جهت مندی (P=0.003) با امید به زندگی مادران کودکان آسیب دیده ذهنی از لحاظ آماری ارتباط معنا دار وجود دارد. بین سایر طرحواره ها و امید به زندگی ارتباط معنا داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: طرحواره دیگر جهت مندی و محدودیت های مختل و طرد و رها شدگی در مادران دارای فرزند آسیب دیده ذهنی با امید به زندگی در آنها ارتباط معنادار دارد. در واقع هر اندازه این طرحواره ها در مادر بارزتر باشد، امید به زندگی بیشتری در آنان پیش بینی می گردد. بنابراین از این طرحواره ها می توان در افزایش امید به زندگی مادران کودکان آسیب دیده ذهنی استفاده کرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |