جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای تنظیم هیجان

جلیل نوریان اقدم، سجاد علمردانی صومعه، رضا کاظمی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: اختلال اعتیاد اینترنتی، یک اختلال روان شناختی است که زندگی فردی و اجتماعی افراد را تحت تاثیر قرار داده و موجب نا به سامانی هایی در آن می شود. هدف این مطالعه، مقایسه ی اختلال خواب، انزوای اجتماعی و دشواری تنظیم هیجان در دانشجویان دارای اختلال اعتیاد به اینترنت و عادی بود.

روش کار: پژوهش حاضر توصیفی_تحلیلی از نوع مقطعی بود. از میان دانشجویان دانشگاه آزاد شهر اردبیل در سال ۹۳-۹۲، ۲۵ نفر دانشجوی وابسته به اینترنت و ۲۵ نفر دانشجوی عادی به صورت تصادفی چندمرحله ای از میان دانشکده های علوم پزشکی و پایه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت، شاخص شدت بی خوابی، انزوای اجتماعی و تنظیم هیجان استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار ۱۷-SPSS و آزمون تحلیل واریانس چند متغیری مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: بیشترین میانگین را در دانشجویان وابسته، متغیر تنظیم هیجان ۱۵/۵۱±۹۹/۶۴ و کمترین آن زود بیدار شدن از خواب ۱/۰۵±۲/۲۴ از مؤلفه‌های اختلال خواب بود. همچنین بیشترین میانگین را در میان دانشجویان عادی متغیر تنظیم هیجان ۱۶/۱۷±۹۳/۳۲ و کمترین آن تداوم خواب ۱/۲۲±۲ از مؤلفه‌های اختلال خواب است. همچنین بین دو گروه، از نظر اختلال خواب (۰/۰۰۱=P) و انزوای اجتماعی (۰/۰۰۴=P)، اختلاف معناداری وجود داشت. اما در متغیر تنظیم هیجان بین دو گروه تفاوت معناداری مشاهده نشد (۰/۱۶۵=P).

نتیجه گیری: نتایج بیانگر این بود که اعتیاد به اینترنت نقش بسزایی در ایجاد اختلال خواب و انزوای اجتماعی دارد. این یافته می تواند تلویحاتی برای حمایت اجتماعی از این دانشجویان داشته باشد و پیشینه ای برای تحقیقات گسترده تر در این زمینه ایجاد کند.


سیده الهه غیاثی، تکتم سادات طباطبایی، مریم نصری،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: مثبت اندیشی تمایل به اتخاذ امیدوارانه ترین دیدگاه و یک پیش آمادگی عاطفی و شناختی در فرد برای ارزیابی و پیش بینی وقایع زندگی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر آموزش مثبت اندیشی بر تنظیم هیجانی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان انجام شد.

روش کار: این پژوهش از نوع آزمایشی و طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین دانشجویان دانشگاه بیرجند در سال ۹۳-۹۴، ۲۳۸ نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و پیش آزمون انجام شد. از میان ۶۰ نفر که دارای تنظیم هیجانی و بهزیستی روانشناختی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین جامعه بودند به صورت تصادفی ساده ۲۸ نفر در دو گروه (۱۴ نفر گروه آزمایش و ۱۴ گروه کنترل) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش، ۷ جلسه ی ۲ ساعته برنامه آموزش مثبت اندیشی برگزار و سپس پس آزمون اجرا شد. داده ها با پرسشنامه های تنظیم هیجانی گرواس و جان، بهزیستی روانشناختی ریف و آموزش مثبت اندیشی بر اساس برنامه ریزی عصبی، کلامی بندلر و گریندر بود. تحلیل آماری به روش تی مستقل و تحلیل کواریانس با نرم افزار SAS انجام شد.

یافته ها: آموزش مثبت اندیشی بر متغیرهای اصلی تنظیم هیجانی (۰/۰۰۱=P) و بهزیستی روانشناختی (۰/۰۱۱=P) و زیر مؤلفه های ارزیابی مجدد شناختی (۰/۰۰۱=P)، رشد شخصی (۰/۰۵=P)، ارتباط مثبت با دیگران (۰/۰۴۵=P) و پذیرش خود (۰/۰۰۲=P) تأثیر معنا دار دارد. ولی آموزش مثبت اندیشی بر زیر مؤلفه های سرکوبی، استقلال، تسلط بر محیط و هدفمندی در زندگی اثربخش نیست (P>۰/۰۵).

نتیجه گیری: نتایج اثر آموزش مثبت اندیشی بر تنظیم هیجانی و بهزیستی روانشناختی دانشجویان و نقش مثبت اندیشی در ارتقای روابط بین فردی، سلامت روانشناختی و توانایی های ابراز وجود را تاًیید می کند.


سمیه رامش، مونا قاضیان، امین رفیعی پور، علیرضا صفری،
دوره ۱۶، شماره ۴ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

سابقه و هدف: دیابت یکی از شایع­ترین بیماری­ های مزمن بوده و نیاز به خودمراقبتی دارد. هدف از مطالعه حاضر،تعیین نقش واسطه ­ای افسردگی و اضطراب در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و خودمراقبتی در مبتلایان به دیابت نوع دو بود.
مواد و روش‌‌ها: تعداد ۱۰۸ بیمار مبتلا به دیابت نوع دو (۵۷ زن، ۵۱ مرد) در این پژوهش شرکت کردند. این بیماران  به روش نمونه گیری هدفمند از بین افراد مراجعه کننده به خانه های سلامت شهر تهران در سال ۱۳۹۶ انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش، پرسشنامه استاندارد ۲۱-DASS، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) و پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی (SDSCA) را از طریق خود گزارشی تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص­ های آمار توصیفی میانگین، انحراف استاندارد و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار  SPSS  نسخه ۱۶ و آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودمراقبتی و راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان با اضطراب، افسردگی و استرس دارای همبستگی منفی معنادار و راهبردهای سازش نایافته تنظیم شناختی هیجان با اضطراب، افسردگی و استرس دارای همبستگی مثبت معنادار هستند (P>۰,۰۱). نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از نقش واسطه­ ای افسردگی و اضطراب در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و خودمراقبتی در مبتلایان به دیابت نوع دو بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به اطلاعات حاصل، در زمینه خودمراقبتی در بیماران دیابتی، مداخلات روانشناختی را به منظور تنظیم هیجانات و کاهش افسردگی و اضطراب مورد توجه قرار داد.

تورج سپهوند، علیرضا بهرامی، محدثه بیات،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

اهداف: مصرف سیگار شیوع بالایی در افراد دارای اختلالات روان‌پزشکی دارد. این پژوهش با هدف مقایسۀ دشواری‌های تنظیم هیجان در دانشجویان سیگاری دارا و بدون اضطراب اجتماعی انجام شد.
مواد و روش‌ها: این پژوهش توصیفی شامل کلیۀ دانشجویان کارشناسی مصرف‌کننده سیگار در دانشگاه اراک در سال ۹۸-۱۳۹۷ بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از نمونه‌گیری هدفمند استفاده شد. ابتدا، تعداد ۱۲۰ نفر از آنها پرسش‌نامه هراس اجتماعی و مقیاس دشواری‌های تنظیم هیجان را تکمیل نمودند. سپس با توجه به نمرۀ برش (۱۹ و بالاتر) در پرسش‌نامۀ هراس اجتماعی، دو گروه ۳۰ نفره جداگانه، شامل دو گروه سیگاری دارا و بدون اضطراب اجتماعی، انتخاب و از لحاظ دشواری‌های تنظیم هیجان مورد مقایسه قرار گرفتند.
یافته‌ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره (مانووا) نشان داد که تفاوت معناداری در ترکیب خطی متغیرهای وابسته دو گروه وجود نداشت (لامبدا ویلکز =۰/۷۲۲، ۲/۲۶۹F۴۶,۶=، ۰/۰۵۳=p). نتایج تحلیل واریانس تک‌متغیره تنها از لحاظ مولفه دشواری‌های دست‌زدن به رفتار هدفمند (اهداف) تفاوت معناداری بین دو گروه نشان داد.
نتیجه‌گیری: افراد سیگاری دارای اضطراب اجتماعی، دشواری‌های بیشتری در دست‌زدن به رفتار هدفمند دارند. بنابراین، پیشنهاد می‌شود این مشکل می‌تواند با آموزش مهارت‌های تنظیم هیجان کاهش داده شود.             
       

معصومه راحت دهمرده، ولی مهدی نژاد، فاطمه صغری کربلایی هرفته،
دوره ۲۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: ارتقای تنظیم هیجان و روابط اجتماعی نقش کلیدی در سلامت دانش‌آموزان داشته و می‌تواند در موفقیت‌های آینده‌ی آن‌ها تأثیرگذار باشد؛ بنابراین مطالعه‌ی حاضر با هدف تعیین تأثیر آموزش از طریق بازی در تنظیم هیجانی و روابط اجتماعی دانش‌آموزان انجام شد.
مواد و روش‌‌ها: در یک پژوهش نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه شاهد، از جامعه‌ی پژوهش که شامل تمامی دانش‌آموزان دختر پایه‌ی دوم و سوم ابتدایی شهر زاهدان در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بودند، ۳۰ نفر به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب و به ‌طور تصادفی در دو گروه ۱۵ نفری مورد و شاهد جایگزین شدند؛ و به پرسش‌نامه‌ی تنظیم Gross و John (۲۰۰۳) و روابط اجتماعی Barton و همکاران (۲۰۰۶) پاسخ دادند، گروه آزمایش در ۱۲ جلسه‌ی‌ بازی‌درمانی شرکت کردند، اما گروه گواه هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. داده‌ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج نشان داد بین گروه مورد و شاهد، در پس‌آزمون در تنظیم هیجان و روابط اجتماعی دانش‌آموزان تفاوت معنی‌داری وجود داشت (۰/۰۰۱ > P).
نتیجه‌گیری: آموزش از طریق بازی در بهبود تنظیم هیجانی و ارتقاء روابط اجتماعی دانش‌آموزان مؤثر بود، بنابراین از بازی‌درمانی برای بهبود تنظیم هیجان و روابط اجتماعی دانش‌آموزان می‌توان استفاده کرد.

 
عباس اصغری شربیانی، اکبر عطادخت، نادر حاجلو، نیلوفر میکاییلی،
دوره ۲۱، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۱ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر (Disruptive mood dysregulation disorder) DMDD، یک تشخیص جدید همراه با چالش‌های متعدد درمانی است. بارزترین ویژگی این اختلال شامل اختلالات رفتاری و خلقی می‌باشد. مطالعات درمانی بسیار کمی در مورد DMDD وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و تحریک‌پذیری دانش‌آموزان دارای اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر بود.
مواد و روش‌‌ها: پژوهش حاضر نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه شاهد بود. جامعه‌ی آماری پژوهش شامل کلیه‌ی دانش‌آموزان پسر مقطع متوسطه‌ی اول استان آذربایجان شرقی مراجعه‌کننده به هسته‌های مشاوره‌ی ادارات آموزش و پروش در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود. نمونه‌ی پژوهش شامل ۳۰ دانش‌آموز دارای اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر بود که از طریق ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ ﻏﯿﺮﺗﺼﺎدﻓﯽ انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از شاخص واکنش‌پذیری عاطفی، پرسش‌نامه‌ی تنظیم هیجان و مصاحبه‌ی تشخیصی استفاده شد. اطلاعات جمع‌آوری شده از طریق آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد، رفتار درمانی دیالکتیک در کاهش تحریک‌پذیری و تنظیم هیجان دانش‌آموزان دارای اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر به طور معنی‌داری مؤثر بوده است (۰/۰۰۱ P <). همچنین نتایج حاکی از ادامه‌دار بودن اثر آموزشی در دوره‌ی پیگیری بود (۰/۰۵ P >).
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج پژوهش، رفتار درمانی دیالکتیک می‌تواند باعث افزایش شناخت مبتلایان به اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر از مشکلات خود شده و درک صحیح‌تری در برخورد با مشکلات به ویژه در حوزه‌ی بین‌فردی کسب کنند. بنابراین در حوزه‌ی درمان اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر، رفتار درمانی دیالکتیک می‌تواند به عنوان بخشی از برنامه‌ی درمان اجرا شود.

سایه‌ناز صنیعی آباده، ایلناز سجادیان، منصوره بهرامی‌پور اصفهانی،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر از جمله اختلالات خلقی است که علی‌رغم ایجاد مشکلات عملکردی در زمینه‌های مختلف دارای چالش‌های متعدد درمانی است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و کفایت اجتماعی در کودکان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلاگر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل پسران ۸ تا ۱۱ سال دارای اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر شهر اصفهان بودند که به مراکز تخصصی مشاوره کودک شهر اصفهان مراجعه کردند. از میان آن‌ها ۳۰ کودک به همراه مادرشان به شیوه هدفمند انتخاب شده و در دو گروه ۱۵ نفره (آزمایش و گواه) به صورت تصادفی قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان Garnefski و همکاران (۲۰۰۷) و پرسشنامه کفایت اجتماعی ادراک شده Anderson Boucher و همکاران (۲۰۰۷) بود. گروه آزمایش طی ۱۰ جلسه (۶۰ دقیقه‌ برای کودک و ۳۰ دقیقه‌ برای مادر) تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند. داده‌ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه‌های تکراری تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تأثیر طرح‌واره درمانی بر تنظیم هیجان و کفایت اجتماعی معنادار و در مرحله پیگیری پایداری خود را حفظ کرده است (۰/۰۰۱>p).
نتیجه‌گیری: بنا بر نتایج این پژوهش، برای بهبود تنظیم هیجان و کفایت اجتماعی کودکان دارای اختلال بی‌نظمی خلق اخلالگر می‌توان از طرح‌واره درمانی استفاده نمود.

زهرا بهرامی، تورج سپهوند،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( ۱۲-۱۴۰۲ )
چکیده

سابقه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان و نوجوانان، با برخی مشکلات روان‌شناختی همراه است که به درمان مؤثر نیاز دارند. هدف این مطالعه بررسی اثربخشی درمان شناختی‌رفتاری هیجان‌مدار بر تنظیم هیجان و عادات خواب کودکان دارای اضطراب اجتماعی بود.
مواد و روش ها: این پژوهش مطالعه‌ای نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه‌ی پژوهش شامل دانش‌آموزان پایه‌های چهارم تا ششم ابتدایی شهر قم در سال تحصیلی ۱۳۹۹ بود. تعداد ۴۶ نفر از آن‌ها که نمراتشان در مقیاس اضطراب اجتماعی لایبویتز بالاتر از ۲۹/۵ بود، انتخاب و به‌صورت تصادفی، به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. شرکت‌کنندگان در پیش‌آزمون چک‌لیست تنظیم هیجان و پرسش‌نامهی عادات خواب کودکان را پاسخ دادند. سپس، گروه آزمایش به مدت ۱۶ جلسه در درمان شرکت کرد و گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. در نهایت، شرکت‌‌کنندگان پس‌آزمون را نیز پاسخ دادند و داده‌های حاصل با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS بررسی شد.
یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که پس از کنترل اثرهای پیش‌آزمون، تفاوت معناداری در ترکیب خطی متغیرهای تنظیم هیجان و عادات خواب دو گروه وجود داشت (۰/۰۶۳ =لامبدای ویلکز، ۳۴/۱۸۲=۱۰،۲۳F، ۰/۰۰۱=P). آزمون‌های تحلیل کوواریانس تک‌متغیره نیز افزایش معنادار تنظیم هیجان و کاهش معنادار بی‌ثباتی/منفی‌گرایی و اختلالات خواب (به‌جز تأخیر در شروع خواب) را در گروه آزمایش پس از جلسات درمانی نشان داد.
نتیجه‌گیری: درمان شناختی‌رفتاری هیجان‌مدار می‌تواند درمانی مهم و اثربخش برای تنظیم هیجان و اختلالات خواب کودکان مضطرب اجتماعی باشد که به متخصصان سلامت روان مراجعه می‌کنند.

سروش رنجبر، غلامعلی افروز، سوگند قاسم زاده، باقر غباری بناب،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

سابقه و هدف: نوجوانان تیزهوش به‌طور مشخص در معرض آسیب مشکلات هیجانی و رفتاری قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر، تدوین برنامه تنظیم هیجان خانواده‌محور و بررسی اثربخشی آن بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی نوجوانان تیزهوش است.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر نیمه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه کنترل و یک مرحله پیگیری (۳ ماه) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان تیزهوش مشغول به تحصیل متوسطه دوم در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۳ در استان کردستان شهرستان مریوان بود. تعداد ۳۰ نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، به‌عنوان گروه نمونه انتخاب و به‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵) و کنترل (۱۵) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش‌نامه سازگاری دانشآموزان، تست هوش تهران استنفورد- بینه و سیاهه رفتاری آخنباخ بود. برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آزمون‌ تحلیل کوواریانس چندمتغیّره در نرمافزار SPSS نسخه ۲۸ استفاده شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که برنامه تنظیم هیجان خانواده‌محور بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی نوجوانان تیزهوشِ در معرض آسیب مشکلات هیجانی و رفتاری اثربخش بود (۰/۰۵p<).
نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی برنامه تنظیم هیجان خانواده‌محور بر سازگاری نوجوانان تیزهوشِ در معرض مشکلات هیجانی و رفتاری پیشنهاد می‌شود متخصّصان، درمانگران و معلّمان از برنامه تنظیم هیجان خانواده‌محور با هدف افزایش سازگاری نوجوانان تیزهوشِ در معرض مشکلات هیجانی و رفتاری استفاده کنند.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله علمی پژوهان می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Pajouhan Scientific Journal

Designed & Developed by : Yektaweb